بیهوش کردن به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
از هوش بردن
فونتیک فارسی
bihoosh kardan
فعل متعدی
to anaesthetize, to make unconscious, to anaesthetize
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- پزشک قبل از جراحی بیمار را بیهوش خواهد کرد.
- The doctor will anaesthetize the patient before the surgery.
- دامپزشک قبل از انجام جراحی سگ را بیهوش خواهد کرد.
- The veterinarian will anaesthetize the dog before performing the operation.
ارجاع به لغت بیهوش کردن
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «بیهوش کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بیهوش کردن
لغات نزدیک بیهوش کردن
- - بیهوش
- - بیهوش شدن
- - بیهوش کردن
- - بیهوش کردن با کلروفرم
- - بیهوشی