امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تراویدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

taraavidan
issue, dribble, exude, infiltrate, leak, ooze, percolate, permeate, secrete, seep, spew, sweat, transfuse, well
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تراویدن

ارجاع به لغت تراویدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تراویدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تراویدن

لغات نزدیک تراویدن

پیشنهاد بهبود معانی