جلال به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
شکوه، عزت
فونتیک فارسی
jalaal
اسم
glory, splendor, dazzle, magnificence, opulence, royalty, pomp, majesty, stateliness, augustness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- قصر غرق در شکوه و جلال بود.
- The castle had an aura of grandeur.
- افتخار و سربلندی یونان و جلال و جبروت روم
- the glory that was Greece and the grandeur that was Rome
- نام‌هایی که به ادبیات فارسی جلال و شکوه بخشیده‌است.
- Names that have lustered Persian literature.
بزرگواری، بزرگی
فونتیک فارسی
jalaal
اسم
greatness, solemnity, magnanimity, nobleness, dignity, grandeur
- جلال شکسپیر
- Shakespeare's greatness
- جلال قابل توجه
- remarkable magnanimity
مترادف و متضاد جلال
- احتشام، بزرگی، جاه، جبروت، حشمت، شکوه، شوکت، عظمت، فر، فره، کبریا، مجد
ارجاع به لغت جلال
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «جلال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جلال
لغات نزدیک جلال
- - جلادهنده
- - جلاگر
- - جلال
- - جلال و جبروت
- - جلال وجبروت تو خالی