حاشیه به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
کناره
فونتیک فارسی
haashiye
اسم
margin, verge, border, edge, edging, hem, fringe, side, brink, rim, periphery
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- توپ گلف‌باز درست در حاشیه فرود آمد.
- The golfer's ball landed just on the fringe.
- در حاشیه
- in the margin
نوشته یا آرایش در کنار صفحه
فونتیک فارسی
haashiye
اسم
edging, marginal note, border, fringe, annotation, postscript, scholium
- آیا می‌توانید به حاشیه‌ای که در سند گذاشته‌ام مراجعه کنید؟
- Can you please refer to the marginal note I left on the document?
- او زیر نکات کلیدی خط کشید و حاشیه‌ای برای روشنی موضوع اضافه کرد.
- She underlined the key points and added a annotation for clarity.
مترادف و متضاد حاشیه
- دامن ≠ متن
- طراز، فراویز
- طرف، گوشه، کرانه، کنار، کناره، لب، لبه، مرز
- هامش
ارجاع به لغت حاشیه
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «حاشیه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حاشیه
لغات نزدیک حاشیه
- - حاشاکننده
- - حاشاگر
- - حاشیه
- - حاشیه ای
- - حاشیه بادبان