دیبا به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
پارچه‌ی ابریشمی
فونتیک فارسی
dibaa
اسم
ادبی
fine silk or brocade
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- عروس لباسی زیبا از جنس دیبا پوشیده بود.
- The bride wore a beautiful dress made of fine silk.
- دیبای پیراهنش در مهتاب می‌درخشید.
- The fine silk of her dress shimmered in the moonlight.
مترادف و متضاد دیبا
- ابریشمی، پرند، پرنیان، حریر، دیباج
ارجاع به لغت دیبا
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «دیبا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دیبا