امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

رعیت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

کشاورزی که روی زمین ارباب کار می‌کند

فونتیک فارسی

ra'iyyat
اسم
قدیمی peasant, farmer, swain, villein, rustic, liege, tenant, vassal, bondman, liegeman

- رعایای احمدآباد از ارباب خود راضی بودند.

- The peasants of Ahmadabad were happy with their landlord.

- رعیتی پیر نحوه‌ی انجام کار را به آن‌ها نشان می‌دهد.

- An old peasant is showing them how to do the work.
شهروند، تبعه

فونتیک فارسی

ra'iyyat
اسم
citizen, subject

- رعایای روس در عراق خواستار بازگشت به وطن بودند.

- Russian citizens living in Turkey were wishing to return home.

- شما به عنوان رعیت باید قوانین را رعایت کنید.

- As a citizen, you should obey these rules.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رعیت

ارجاع به لغت رعیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رعیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رعیت

پیشنهاد بهبود معانی