روشنفکر به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
آزاداندیش
فونتیک فارسی
rõshanfekr
صفت
intellectual, broad-minded, open-minded, enlightened
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- خرافه‌پرستانی که خود را به عنوان روشنفکر جا می‌زنند
- dogmatists who parade themselves as intellectuals
- او مردی روشنفکر و فاضل بود.
- He was an intellectual, scholarly man.
مترادف و متضاد روشنفکر
- فکور، متجدد، منورالفکر ≠ متحجر
ارجاع به لغت روشنفکر
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «روشنفکر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/روشنفکر
لغات نزدیک روشنفکر
- - روشندل کردن
- - روشندلی
- - روشنفکر
- - روشنفکر کردن
- - روشنفکر نما