امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سحر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

سپیده‌دم، نزدیک صبح، پگاه

فونتیک فارسی

sahar
اسم
twilight, sunrise, dawning, daybreak, dawn, aurora, sunup, gloaming

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- درست هنگام سحر

- at the crack of dawn

- دیشب تا سحر بیدار ماندم.

- Last night, I stayed awake until dawn.

- ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز

- o,bird of dawn, learn love from the moth
طلسم، افسون، جادو، ساحری

فونتیک فارسی

sehr
اسم
witchcraft, black magic, magic, wizardry, abracadabra, sorcery

- من به سحر و جادو اعتقاد ندارم.

- I don't believe in magic.

- کتاب‌های او علاقه‌ی مردم را به سحر و جادو احیا کرد.

- His books revived the people's interest in magic.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سحر

ارجاع به لغت سحر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سحر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سحر

لغات نزدیک سحر

پیشنهاد بهبود معانی