سرشار به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
لبریز
فونتیک فارسی
sarshaar
صفت
overfilled, overflowing, enormous, full, fraught, gushing, brimful, opulent, ample, saturated, plenteous, lush, plentiful, profuse, rife
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- با قلبی سرشار از عشق
- with a heart brimful of love
- سرشار از خوش‌بینی
- overflowing with optimism
- اجرایش سرشار از خلاقیت بود.
- Her performance was full of inventiveness.
مترادف و متضاد سرشار
- آکنده، انباشته، پر، سیراب، فایض، فیض، لبالب، لبریز، مالامال، مشحون، ممتلی، مملو ≠ تهی
ارجاع به لغت سرشار
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «سرشار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سرشار
لغات نزدیک سرشار
- - سرشاخه خوردن
- - سرشاخه زدن
- - سرشار
- - سرشار از
- - سرشار بودن