امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سرم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

(فیزیولوژی) پیماب، خونابه

فونتیک فارسی

serom
اسم
serum, blood serum

- او هر شب برای مرطوب نگه داشتن پوستش به صورتش سرم می‌زند.

- She applied a serum to her face every night to keep her skin hydrated.

- دکتر برای درمان مریضی بیمار سرم تجویز کرد.

- The doctor prescribed a serum to treat the patient's illness.
آب‌مقطر حاوی مقداری نمک یا گلوکز

فونتیک فارسی

serom
اسم
infusion, injection (of water and salt or glucose)

- پزشک برای درمان عفونت بیمار سرم آنتی‌بیوتیک تجویز کرد.

- The doctor prescribed an infusion of antibiotics to treat the patient's infection.

- سرم اسطوخودوس و رزماری

- infusion of lavender and rosemary
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرم

ارجاع به لغت سرم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سرم

لغات نزدیک سرم

پیشنهاد بهبود معانی