امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سیمین به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

از جنس نقره

فونتیک فارسی

simin
صفت
ادبی silver, made of silver, silvern, silvery, fair, argent, silver white

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- سطح مهتاب‌پوشیده‌ی دریاچه‌ی سیمین

- the moonlit surface of the silvery lake

- پارچه‌ی سیاه با تارهای سیمین

- black cloth shot with silver thread
نام زن

فونتیک فارسی

simin
اسم خاص
(feminine proper noun) Seemin

- باورم نمی‌شود سیمین مسابقه را برنده شد.

- I can't believe Seemin won the race.

- دیروز سیمین را در کتابخانه دیدم.

- I met Seemin at the library yesterday.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سیمین

ارجاع به لغت سیمین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سیمین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سیمین

لغات نزدیک سیمین

پیشنهاد بهبود معانی