امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

شارمند به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شهروند

فونتیک فارسی

shaarmand
اسم
citizen, city dweller, urbanite, urbanist

- حقوق و رفاه شارمندها

- the rights and welfare of citizens

- شارمند به پلیس محلی یک فعالیت مشکوک را گزارش داد.

- The citizen reported a suspicious activity to the local police.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت شارمند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شارمند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شارمند

لغات نزدیک شارمند

پیشنهاد بهبود معانی