شعرباف به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
بافنده
فونتیک فارسی
sha'rbaaf
اسم
weaver
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- شعرباف ماهر نقوش پیچیده‌ای را در پارچه می‌ساخت.
- The skilled weaver crafted intricate patterns into the fabric.
- هر شعرباف در این کارگاه سبک منحصربه‌فرد خود را به نمایش گذاشت.
- Each weaver at the workshop showcased their unique style.
سراینده‌ی شعر
فونتیک فارسی
she'rbaaf
اسم
poetaster, rhymer, rhymester
- او همیشه آرزو داشت که یک شعرباف سرشناس در عرصه‌ی شعر باشد.
- She always aspired to be a renowned rhymers in the poetry scene.
- این کارگاه بسیاری از شعربافان مشتاق را به‌سمت خود جذب کرد که مشتاق بهبود مهارت خود بودند.
- The workshop attracted many aspiring poetaster eager to improve their craft.
مترادف و متضاد شعرباف
- بافنده، جولا، نساج
ارجاع به لغت شعرباف
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «شعرباف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شعرباف
لغات نزدیک شعرباف
- - شعرای شامی
- - شعرای یمانی
- - شعرباف
- - شعرگویی
- - شعری