صنعت به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
پیشه، حرفه، پیاور
فونتیک فارسی
san'at
اسم
industry, craftsmanship, craft, manufacture, manufacturing, workmanship
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- صنعت، نیاز به مواد خام دارد.
- Industry needs raw materials.
- خودکار کردن صنعت اتومبیل‌سازی
- the automation of the automotive industry
- جذب سریع روش‌های جدید در صنعت
- the rapid assimilation of new techniques in industry
مترادف و متضاد صنعت
- تکنیک، حرفه، ساختن، صناعت، صنع، فن، هنر
ارجاع به لغت صنعت
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «صنعت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/صنعت
لغات نزدیک صنعت
- - صنع
- - صنعا
- - صنعت
- - صنعت دستی
- - صنعت روستایی