امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ضرب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

zarb
one - headed long (or chestral) drum

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
tempo, time, rythm, measure
beating, blow, stroke, bruise, coining, pressure, force
multiplication
آهنگ
pulse
موسیقی rhythm, tempo, time, beat
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ضرب

ارجاع به لغت ضرب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ضرب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ضرب

لغات نزدیک ضرب

پیشنهاد بهبود معانی