طالع به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله
(مجازی) بخت، سرنوشت، اقبال
فونتیک فارسی
taale'
اسم
fortune, chance, luck, destiny, omen, hazard, horoscope, star
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- طالع دیدن
- to cast a horoscope, to tell fortune, to make a sortes
(ادبی) طلوع‌کننده
فونتیک فارسی
taale'
اسم
rising, appearing, dawning
مترادف و متضاد طالع
- اختر، اقبال، بخت، دولت، شانس، فال، هور ≠ نصیب، قسمت، سرنوشت، ادبار
ارجاع به لغت طالع
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «طالع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/طالع
لغات نزدیک طالع
- - طالبین
- - طالح
- - طالع
- - طالع آزمایی
- - طالعبین