امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

فرسودن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

farsoodan
to wear(out), to rub(off), to obliterate, to erode, to tire, to fretto wear, to be worn or torn

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فرسودن

ارجاع به لغت فرسودن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرسودن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فرسودن

لغات نزدیک فرسودن

پیشنهاد بهبود معانی