امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

قاچاق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

چیزی که خریدوفروش آن ممنوع است

فونتیک فارسی

ghaachaagh
اسم
contraband, smuggling, smuggled goods, trafficking, dealing, peddling

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- کامیون پر از کالای قاچاق بود.

- The truck was full of contraband.

- دستگیری این فروشنده‌ی موادمخدر ضربه‌ی بزرگی به شبکه‌ی قاچاق موادمخدر در این شهر بود.

- The pedlar's arrest was a major blow to the drug trafficking network in the city.
غیرقانونی

فونتیک فارسی

ghaachaagh
صفت
hot, illicit, bootleg, contraband, illegal, smuggled, traffic

- او درحال فروش داروی قاچاق در گوشه‌ی خیابان دستگیر شد.

- He was caught selling illegal drugs on the street corner.

- پلیس در یک عملیات ضربتی اسلحه‌ی قاچاق را کشف و ضبط کرد.

- The police seized the illicit firearms during a raid.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قاچاق

ارجاع به لغت قاچاق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قاچاق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قاچاق

پیشنهاد بهبود معانی