قدمت به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
کهنگی
فونتیک فارسی
ghedmat
اسم
antiquity, oldness, precedence, old age, ancientness, agedness, primordiality
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- قدمت رسوم نوروزی
- the antiquity of Nowruz customs
- باستان‌شناسان اجسادی با قدمت متفاوت در این منطقه پیدا کردند.
- Archaeologists found bodies of varying antiquity in the area.
مترادف و متضاد قدمت
- پیشینگی، دیرینگی، سابقه، قدم، کهنگی
ارجاع به لغت قدمت
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «قدمت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قدمت
لغات نزدیک قدمت
- - قدم گذاشتن
- - قدماپیشینیان
- - قدمت
- - قدمگاه
- - قدوس