مداهنه به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
چاپلوسی، چرب‌زبانی
فونتیک فارسی
modaahene
اسم
flattery, adulation, cajolery, fawning, compliment, sycophancy, toadying, eyewash, soft soap
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- مداهنه‌ی این سیاست‌مدار واضح بود، اما باز هم عده‌ای به دام آن افتادند.
- The politician's flattery was transparent, but some people still fell for it.
- این بازیگر از مداهنه‌ی طرفدارانش لذت برد.
- The actor basked in the adulation of his adoring fans.
مترادف و متضاد مداهنه
- تملق، چاپلوسی، چرب‌زبانی، زبان‌به‌مزدی
- چرب‌زبانی کردن، تملق گفتن
ارجاع به لغت مداهنه
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «مداهنه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مداهنه
لغات نزدیک مداهنه
- - مداوما
- - مداومت
- - مداهنه
- - مداهنه کردن
- - مداهنه گر