امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مهم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بااهمیت، حیاتی، خطیر

فونتیک فارسی

mohem[m]
صفت
important, serious, momentous, salient, significant, prominent, weighty, memorable, notable, signal, grave, remarkable, eventful, chief, vital, paramount, essential, main, cardinal, prime, foremost, principal, capital, leading, marked, overriding, earthshaking, considerable, outstanding, supreme, seminal, decisive, substantial, key, fateful, consequential

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- همکاری شما بسیار مهم خواهد بود.

- Your cooperation will be very important.

- در همه‌ی امور مهم از بزرگ خاندان نظرخواهی می‌کردند.

- They asked for the patriarch's opinion in all important undertakings.
رویداد
red-letter
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مهم

ارجاع به لغت مهم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مهم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مهم

لغات نزدیک مهم

پیشنهاد بهبود معانی