ناراست به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
کج، غیرمستقیم
فونتیک فارسی
naaraast
صفت
oblique, bent, circuitous, circular, crooked, indirect, irregular, not straight, devious
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- ساحل ناراست (پرپیچ‌وخم)
- a devious coast
- درخت ناراست در جنگل به یک طرف خم شد.
- The crooked tree leaned to one side in the forest.
دروغ
فونتیک فارسی
naaraast
صفت
incorrect, untrue, false, dishonest, lie, untruthful, deceitful
- بهانه‌ی ناراستی که او برای دیر آمدن آورده بود، باورکردنی نبود.
- The lie excuse he gave for being late simply wasn't believable.
- این شهادت توسط هیئت‌منصفه ناراست تشخیص داده شد.
- The witness was deemed untruthful by the jury.
مترادف و متضاد ناراست
- خم، خمیده، کج، کژ، معوج ≠ راست
- باطل، ناحق، نادرست، ناصواب
- خائن، دغل، دغلکار، منحرف
- ناصاف، ناهموار
- دروغ، کذب
ارجاع به لغت ناراست
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ناراست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ناراست