ناطق به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
سخنران
فونتیک فارسی
naategh
اسم
speaker, orator, lecturer
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- او برای بهتر شنیدن سر خود را به سوی ناطق خم کرد.
- He inclined his head toward the speaker in order to hear better.
- جمله‌های روان آن ناطق زبردست
- the smooth sentences of that skillful speaker
دارای توانایی صحبت کردن
فونتیک فارسی
naategh
صفت
speaking, talking, endowed with speech
- طوطی ناطق هر کلمه‌ای را که ما می‌گفتیم، تکرار می‌کرد.
- The talking parrot repeated every word we said.
- ساعت ناطق
- the talking clock
مترادف و متضاد ناطق
- خطیب، سخنران، سخنگو، سخنور، نطاق ≠ صامت
- گویا، متکلم
- جاندار، ذی‌روح
- مدرک
- آشکار، بین
ارجاع به لغت ناطق
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ناطق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ناطق