تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- نامزد سنا در سرتاسر ایالت ایوا سخنرانی و تبلیغ سیاسی کرد.
- برای نامزد انتخاباتی جلب کمک کردن
- این نمایشنامه نامزد دریافت جایزه است.
- او نامزد دخترعموی من است.
- او زیر میز پنهان شد و به (حرفهای) خواهرش و نامزد او گوش داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نامزد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نامزد