تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- او زبان پارتی را مطالعه کرد تا متون باستانی را بهتر درک کند.
- کتابی درمورد تاریخ پارتی خریدم.
- او در وزارتخانه خیلی پارتی دارد.
- چون پارتی دارد زود ترفیع میگیرد.
- این پارتی تجربهی لذتبخشی بود.
- پارتی شلوغپلوغ بود و همه تحتتأثیر الکل و مواد مخدر بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پارتی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پارتی