امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پشتیبانی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

حمایت

فونتیک فارسی

poshtibaani
اسم
succor, support, backing, relief, championship, furtherance

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- پشتیبانی سرسختانه از یک اندیشه

- flat-footed support for an idea

- از پشتیبانی نیروهای مسلح برخوردار بود.

- He had the backing of the armed forces.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پشتیبانی

ارجاع به لغت پشتیبانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پشتیبانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پشتیبانی

پیشنهاد بهبود معانی