امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

چابک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

چالاک

فونتیک فارسی

chaabok
صفت
nimble, agile, quick, tripping, spry, speedy, adroit, active, swift, fast, light, brisk, alert, light-footed, lively, prompt, clever

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- خرگوش چابک

- a nimble rabbit

- مسئول پذیرش چابک و باکفایت بود.

- The receptionist was briskly efficient.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چابک

ارجاع به لغت چابک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چابک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چابک

لغات نزدیک چابک

پیشنهاد بهبود معانی