امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

چرخ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

charkh
wheel, machine, vehicle, cart, turn, whirt, L. bicycle, [fig.]firmament, fate, fortune

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چرخ

ارجاع به لغت چرخ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چرخ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چرخ

لغات نزدیک چرخ

پیشنهاد بهبود معانی