گرانبها به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
دارای بهای زیاد
فونتیک فارسی
geraanbahaa
صفت
dear, expensive, pricy, costly, pricey, high-priced, exorbitant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- او همیشه گرانبهاترین لباس‌ها را می‌خرد.
- She always buys the most expensive clothes.
- او از خریدن آن ماشین گرانبها پشیمان شد.
- She regretted buying the expensive car.
پرارزش
فونتیک فارسی
geraanbahaa
صفت
valued, rich, invaluable, valuable, priceless, precious
- گوهر گرانبها
- a rich jewel
- خانه داشت می‌سوخت و وقت برای بیرون بردن فرش‌های گرانبها نبود.
- The house was burning and there was no time for the salvage of valuable carpets.
مترادف و متضاد گرانبها
- ارجمند، ارزشمند، ارزنده، باارج، باارزش، بهادار، پرارزش، پرقیمت، پرقیمت، ثمین، قیمتی، گران، گرانقدر، گران‌قیمت، گرانمایه، مهم، نفیس ≠ بی‌اهمیت، کم‌بها، کم‌قیمت
ارجاع به لغت گرانبها
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «گرانبها» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گرانبها
لغات نزدیک گرانبها
- - گرانبار کردن
- - گرانباری
- - گرانبها
- - گرانبها شمردن
- - گرانبهایی