امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گوش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

(کالبدشناسی) اندام شنوایی

فونتیک فارسی

goosh
اسم
ear

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- بدون وقفه به همه‌ی سخنرانی گوش فرا داد.

- He heard the speech through without interruption.

- لطفاً بگذارید گوش بدهیم.

- Please allow us to listen.
گوشه

فونتیک فارسی

goosh
اسم
corner, nook, angle

- گوش پهن

- wide angle

- اطراف گوش

- around the corner
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گوش

ارجاع به لغت گوش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گوش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گوش

پیشنهاد بهبود معانی