امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

یکدنده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

yekdande
holding to one's opinion, persistent, adamant, inflexible, cross-grained, obdurate, obstinate, self-willed, stubborn, wilful

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
عامیانه hard-nosed
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت یکدنده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یکدنده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/یکدنده

لغات نزدیک یکدنده

پیشنهاد بهبود معانی