امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

شک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تردید، دودلی

فونتیک فارسی

shak(k)
اسم
doubt, suspicion, uncertainty, misgiving, indecision, mistrust, incredulity, skepticism, distrust, disbelief, hesitation, question, dubiety, incertitude

- شک و تردید وجودش را فرا گرفت.

- He was assailed by doubt and hesitation.

- شک شما کاملاً بجا بود.

- Your suspicion was entirely correct.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شک

ارجاع به لغت شک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شک

لغات نزدیک شک

پیشنهاد بهبود معانی