امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Absinthe

ˈæbsɪnθɔːrˈæbsɪnθ ˈæbsɪnθɔːrˈæbsɪnθ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    absinthes

معنی‌ها

noun
گیاه‌شناسی افسنت، افسنطین (Artemisia absinthium که اسانس آن در مشروبات کاربرد دارد)
noun
(مشروب دارای اسانس افسنت و anise) ابسینت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد absinthe

  1. noun Aromatic herb of temperate Eurasia and North Africa having a bitter taste used in making the liqueur absinthe
    Synonyms: common wormwood, old man, lad's love, artemisia-absinthium
  2. noun Strong green liqueur flavored with wormwood and anise
    Synonyms: absinth

ارجاع به لغت absinthe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «absinthe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/absinthe

لغات نزدیک absinthe

پیشنهاد بهبود معانی