امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Abusive

əˈbjuːsɪv əˈbjuːsɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more abusive
  • صفت عالی:

    most abusive

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
سوء‌استفاده، سوء استعمال، شیادی، فریب، دشنام، فحش، بدزبانی، تجاوز به عصمت، تهمت، تعدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
adjective
ناسزاوار، زبان‌دراز، بد‌زبان، توهین‌آمیز
- abusive spectators
- تماشاچیان بددهن
- abusive financial practices
- روش‌های مالی اجحاف‌آمیز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abusive

  1. adjective exhibiting unkind behavior or words
    Synonyms: calumniating, castigating, censorious, contumelious, defamatory, derisive, disparaging, insolent, insulting, invective, libelous, maligning, obloquious, offensive, opprobrious, reproachful, reviling, rude, sarcastic, scathing, scolding, scurrilous, sharp-tongued, slanderous, traducing, upbraiding, vilifying, vituperative
    Antonyms: complimentary, kind, respectful

لغات هم‌خانواده abusive

ارجاع به لغت abusive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abusive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abusive

لغات نزدیک abusive

پیشنهاد بهبود معانی