امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Acceptance

    əkˈseptəns əkˈseptəns
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      acceptances

    معنی‌ها

    noun C1
    پذیرش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    noun
    پذیرش، قبولی حواله، حواله قبول شده
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد acceptance

    1. noun agreement, taking
      Synonyms:
      approval permission consent agreement acquiring getting obtaining acceptance receiving securing compliance cooperation admission receipt gaining yes assent acknowledgment okay nod green light reception taking on undertaking
      Antonyms:
      disagreement refusal dissent
    1. noun belief in goodness of something
      Synonyms:
      agreement approval assent acceptance admission acknowledgment recognition affirmation acquiescence concurrence accession adoption approbation favor concession accedence seal of approval
      Antonyms:
      disbelief

    لغات هم‌خانواده acceptance

    • noun
      acceptance

    ارجاع به لغت acceptance

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «acceptance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/acceptance

    لغات نزدیک acceptance

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی