امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Acerbity

    əˈsɜːrbəti əˈsɜːbəti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    ترشی، دبشی، درشتی، تندی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - the acerbity of his words
    - تندی حرف‌های او
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد acerbity

    1. noun bitterness of taste
      Synonyms: acidity, asperity, astringency, mordancy, sourness, tartness
      Antonyms: mellowness, mildness, sweetness
    2. noun harsh speech, behavior
      Synonyms: acrimoniousness, causticity, ill temper, irritability, rancor, rudeness, sarcasm, sarcasticness, vitriolicism
      Antonyms: kindness, sweetness

    ارجاع به لغت acerbity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «acerbity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/acerbity

    لغات نزدیک acerbity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند