امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Acid

ˈæsɪd ˈæsɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    acids
  • صفت تفضیلی:

    more acid
  • صفت عالی:

    most acid

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun B2
ترش، حامض، سرکه مانند، دارای خاصیت اسید، جوهراسید، جوهر، محک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- the acid juice of unripe grapes
- آب ترش‌مزه‌ی غوره
- acid lemon
- لیمو ترش
- acid soil
- خاک اسیدی
- acid indigestion
- سوء هاضمه‌ی اسیدی، ترش کردن
- stomach acid
- اسید معده، ترشی معده
adjective
بدخلق، بدقلق، (مجازا) ترشرو، بداخلاق، بدجنسی، تند و کنایه آمیز، گزنده، نیش دار
- his acid way of dealing with people
- رفتار تندخویانه‌ی او با مردم
- his acid remarks
- اظهارات تند و نیش‌دار او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد acid

  1. adjective bitter, sour in taste
    Synonyms: acerbic, acidulous, biting, piquant, pungent, sharp, tart, vinegarish, vinegary
    Antonyms: bland, sweet
  2. adjective having acidic, corrosive properties
    Synonyms: acerbic, acidulous, acrid, anti-alkaline, biting, bleaching, corroding, disintegrative, dissolvent, eating away, eroding, erosive, oxidizing, rusting
    Antonyms: basic
  3. adjective bitter in words or behavior
    Synonyms: acerbic, biting, caustic, cutting, dry, harsh, hateful, hurtful, mordant, nasty, offensive, sarcastic, sharp, stinging, trenchant, vitriolic
    Antonyms: kind, nice
  4. noun lysergic acid diethylamide, LSD
    Synonyms: black tabs, blotter, blue acid, blue dot, blue Owsley, California sunshine, candy, cubes, dot, electric Kool Aid, green dragon, hallucinogen, instant Zen, Lucy in the sky with diamonds, magic mushrooms, mescalin, microdots, mushrooms, orange sunshine, Owsley’s acid, peyote, purple haze, strawberry fields, sugar cubes, yellow sunshine

ارجاع به لغت acid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «acid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/acid

لغات نزدیک acid

پیشنهاد بهبود معانی