امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Actions

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural B2
رفتارها، کردارها، سلوک
- suspicious actions
- رفتارهای مشکوک
- I know there's nothing I can say to justify my actions.
- برای توجیه رفتارهایم چیزی نمی‌توانم بگویم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد actions

  1. noun conduct
    Synonyms: behavior

ارجاع به لغت actions

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «actions» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/actions

لغات نزدیک actions

پیشنهاد بهبود معانی