امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Adagio

    əˈdɑːdʒioʊ əˈdɑːdʒiəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      adagios

    معنی

    noun adjective adverb
    (مو.رقص) آهسته و ملایم، اجرای آهنگ به‌آهستگی، (دربالت) رقص دو نفری که زن روی پنجه پا می‌رقصد و به‌کمک مرد آهسته به‌هوا می‌پرد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد adagio

    1. adjective
      Synonyms: allargando, larghetto, largo, lento, rallentando, ritenuto
    2. adverb
      Synonyms: allegretto
    3. noun
      Synonyms: adagietto, andantino, calando, prestissimo, ritardando, scherzo

    ارجاع به لغت adagio

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «adagio» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adagio

    لغات نزدیک adagio

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار