امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Adam

    ˈædəm ˈædəm ˈædəm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun adjective
    ادم، آدم ابوالبشر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Adam and Eve
    - آدم و حوا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد adam

    1. noun Scottish architect who designed many public buildings in England and Scotland (1728-1792)
      Synonyms: Robert Adam
    2. noun Street names for methylenedioxymethamphetamine
      Synonyms: ecstasy, xtc, go, disco-biscuit, cristal, x, hug drug

    Idioms

    ارجاع به لغت adam

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «adam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adam

    لغات نزدیک adam

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی