امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Adequately

    ˈædɪkwətli ˈædɪkwətli
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more adequately

    • صفت عالی:

      most adequately

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb B2
    کافی، به اندازه‌ی کافی، به قدر کافی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - She studied adequately for the exam and felt prepared.
    - او به قدر کافی برای امتحان درس خواند و احساس آمادگی می‌کرد.
    - She was adequately prepared for the presentation.
    - او به اندازه‌ی کافی برای ارائه آماده بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد adequately

    1. adverb sufficiently
      Synonyms: abundantly, acceptably, appropriately, capably, competently, copiously, decently, fairly well, fittingly, modestly, pleasantly enough, presentably, satisfactorily, sufficiently, suitably, to an acceptable degree, tolerably, well enough
      Antonyms: inadequately, insufficiently, unequally, unsatisfactorily, unsuitably

    لغات هم‌خانواده adequately

    ارجاع به لغت adequately

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «adequately» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adequately

    لغات نزدیک adequately

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel