امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Admittedly

    ədˈmɪtɪdli ədˈmɪtɪdli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb B2
    مسلماًٰ به‌طور مسلم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - I am admittedly afraid.
    - اذعان می‌کنم که می‌ترسم.
    - Admittedly, economists often disagree.
    - همه معترفند که اقتصاددانان اغلب با هم توافق ندارند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد admittedly

    1. adverb As acknowledged
      Synonyms: true, avowedly, confessedly

    ارجاع به لغت admittedly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «admittedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/admittedly

    لغات نزدیک admittedly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return