امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Admonitory

ədˈmɒnɪtəri ədˈmɒnɪtəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
( admonitive =) نصیحت‌آمیز، توبیخ‌آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- admonitory remarks
- اظهارات هشداردهنده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد admonitory

  1. adjective Giving warning
    Synonyms: cautionary, monitory, warning, admonishing, exemplary
  2. adjective Expressing reproof or reproach especially as a corrective
    Synonyms: admonishing, reproachful, reproving

ارجاع به لغت admonitory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «admonitory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/admonitory

لغات نزدیک admonitory

پیشنهاد بهبود معانی