امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Affectation

ˌæfekˈteɪʃn ˌæfekˈteɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    affectations

معنی و نمونه‌جمله

وانمود، تظاهر، ظاهرسازی، ناز، تکبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- an affectation of friendship
- تظاهر به دوستی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد affectation

  1. noun pretended behavior to make an impression
    Synonyms: air, airs, appearance, artificiality, facade, false front, front, going Hollywood, imitation, insincerity, mannerism, pose, pretense, pretension, pretentiousness, put-on, putting on airs, sham, show, showing off, simulation
    Antonyms: naturalness, simplicity

ارجاع به لغت affectation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «affectation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/affectation

لغات نزدیک affectation

پیشنهاد بهبود معانی