امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Analogous

əˈnæləɡəs əˈnæləɡəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more analogous
  • صفت عالی:

    most analogous

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
مشابه، قابل قیاس، شبیه، همانند، هم‌نوع، متشابه، نظیر، قیاس‌پذیر، هم‌سنگ، قابل‌ سنجش، هم‌تراز، هم‌ارز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- His reasoning was analogous to that of a well-known philosopher from the past.
- استدلال او همانند استدلال یک فیلسوف مشهور گذشته بود.
- The two paintings are analogous in their use of color and composition.
- این دو نقاشی در استفاده از رنگ و ترکیب مشابه هستند.
adjective
فیزیک هنر هم‌جوار، پیوسته
- He decorated the room with analogous tones to achieve a harmonious look.
- او اتاق را با رنگ‌های هم‌جوار تزئین کرد تا به ظاهری هماهنگ دست یابد.
- The artist chose analogous colors to create a soothing atmosphere in the painting.
- این هنرمند رنگ‌های پیوسته‌ای را برای ایجاد فضای آرامش‌بخشی در نقاشی انتخاب کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد analogous

  1. adjective agreeing, similar
    Synonyms: akin, alike, comparable, consonant, convertible, correspondent, corresponding, equivalent, homologous, interchangeable, kindred, like, parallel, related, resembling, undifferentiated, uniform
    Antonyms: disagreeing, disparate, dissimilar, unalike, unlike, unrelated

لغات هم‌خانواده analogous

ارجاع به لغت analogous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «analogous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/analogous

لغات نزدیک analogous

پیشنهاد بهبود معانی