امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Angular

ˈæŋɡjələr ˈæŋɡjələ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
زاویه‌ای، گوشه‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adjective
گوشه‌دار، گوشه‌ای، (مجازاً) لاغر، زاویه‌ای
- an angular design
- طرحی پرزاویه
- angular distance
- فاصله‌ی زاویه‌ای
- a long angular face
- صورتی دراز و استخوانی
- an angular stride
- گام‌های ناموزون
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد angular

  1. adjective bent
    Synonyms: akimbo, bifurcate, cornered, crooked, crossing, crotched, divaricate, forked, intersecting, jagged, oblique, sharp-cornered, skewed, slanted, staggered, V-shaped, Y-shaped, zigzag
    Antonyms: straight
  2. adjective thin, especially referring to people
    Synonyms: awkward, bony, gangling, gaunt, lank, lanky, lean, rangy, rawboned, scrawny, sharp, skinny, spare
    Antonyms: fat, heavy, thick, weighted

Collocations

ارجاع به لغت angular

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «angular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/angular

لغات نزدیک angular

پیشنهاد بهبود معانی