معنی anthony به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈænθəni ˈæntəni

معنی‌ها

اسم خاص مذکر (مخفف: Antony) (Tony هم می‌نویسند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

سوزان آنتونی (1820-1906)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anthony

noun Roman general under Julius Caesar in the Gallic wars; repudiated his wife for the Egyptian queen Cleopatra; they were defeated by Octavian at Actium (83-30 BC)

Synonyms: antony, mark antony, Mark Anthony, antonius, Marcus Antonius
noun United States suffragist (1820-1906)

Synonyms: Susan Anthony, Susan B. Anthony, susan brownell anthony

ارجاع به لغت anthony

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «anthony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anthony

لغات نزدیک anthony

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خط شیار خفت عقل خلع کسوت کردن خلوت شکنی خم کردنی خموشگری کردن خمیده شدن خوابکی بودن خواهکاره خود بزرگ شمار خود را خفیف کردن خود پدافند خودآئینی خودآموز خوداتکا خودانگیزانه خودایمن خودپوش خودپیشاوری خوراک پیک نیک خورشید ماهی خورگرفت کردن خوش آمدگری خوش بنیه گی خوشبینی گرایی خوشکامساز خون روش داشتن خونخوار شدن خونرنگزا خیره چشمی خیززدن خیزش موشک