امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Antonym

    ˈæntənɪm ˈæntənɪm
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      antonyms

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    زبان‌شناسی متضاد، مخالف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - "Cold" is the antonym of "warm."
    - «سرد» متضاد «گرم» است.
    - The dictionary is a great resource for finding antonyms.
    - فرهنگ لغت یک منبع عالی برای یافتن متضادها است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد antonym

    1. noun word with opposite meaning to another word
      Synonyms: opposite, reverse
      Antonyms: synonym

    ارجاع به لغت antonym

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «antonym» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antonym

    لغات نزدیک antonym

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار