امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Antonymous

    ænˌtɒnəməs ænˌtɒnəməs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    وابسته به کلمه‌ی متضاد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - "Good" and "bad" are antonymous.
    - «نیک» و «بد» متضاد هستند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد antonymous

    1. adjective Diametrically opposed
      Synonyms: antipodal, antipodean, antithetical, antonymic, contradictory, contrary, converse, counter, diametric, diametrical, opposing, opposite, polar, reverse
    2. adjective Of words: having opposite meanings
      Antonyms: synonymous

    ارجاع به لغت antonymous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «antonymous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antonymous

    لغات نزدیک antonymous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار