امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aperitif

əˌperəˈtiːf əˌperəˈtiːf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

نوشابه الکلی که به‌عنوان محرک اشتها قبل از غذا می‌نوشند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aperitif

  1. noun
    Synonyms: antipasto, appetizer, cocktail, drink

ارجاع به لغت aperitif

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aperitif» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aperitif

لغات نزدیک aperitif

پیشنهاد بهبود معانی